کد مطلب:172825 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

امر به معروف و نهی از منکر
در جامعه شناسی ، مفهومی به نام «هنجار» وجود دارد كه به معنای بایدها و نبایدهای آن جامعه می باشد. هر جامعه ای مملو از این بایدها و نبایدهای اخلاقی و اجتماعی است كه تك تك افراد جامعه باید آنها را محترم شمارند و طبق آنها رفتار نمایند، تا ناهنجار و منحرف تلقی نشوند. دین نیز به علت ایده و فرهنگی كه دارد، دارای هنجارهای فراوانی است كه برای حفظ و بقای دین و جامعه دینی باید این هنجارها حفظ شوند، یكی از راه های حفظ هنجار دینی ، امر به معروف و نهی از منكر است . در نظام اعتقادی اسلام ، امر به معروف و نهی از منكر جای گاه ویژه ای دارد كه بدون فهم دقیق و صحیح آن ، نمی توان مقام آن را در قیام امام حسین (ع) دریافت .

امر به معروف و نهی از منكر، یكی از ضروریات ایمان و رستگاری است و در قرآن تأكید فراوانی به آن شده است . چنان كه در قرآن آمده است : (كُنتم خیرَ امّة ُأخرجَت للّناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر) و یكی از ویژگی های امت اسلامی كه آن را از دیگران ممتاز می كند، انجام این فریضه ذكر شده است .

یكی از راه های مشاركت و نظارت مردم بر امور، مهم و محترم شمردن همین فریضه است كه باعث می شود مسلمانان با یكدیگر متحد شوند و همبستگی اجتماعی پیدا كنند. اما تلقی رایج از این فریضه غالباً خرد و محدود است و آن را منحصر به احكام عبادی و پاره ای از مسائل ابتدایی اجتماعی می كند. ولی باید بدانیم كه اساساً امر به معروف و نهی از منكر، به معنای حساسیت زیاد در برابر منكرها و عدم حضور معروف است و این عامل حافظ هنجار نیز می تواند از جزئی ترین امور تا شكل حكومت و اوضاع سیاسی اجتماعی یك مملكت نیز تسری پیدا كند.

با تمام توصیفاتی كه در بخش قبل به آنها اشاره شد؛ یعنی تغییر و انحراف فرهنگ اسلامی ، انحراف خلافت ، ممانعت از نقل احادیث ، نابرابری ها و بی عدالتی ها و قرائت های نافی دین ، هنجارهای بسیاری در جامعه دینی زیر پا گذاشته شد و بایدها و نبایدها مهم تلقی نمی شدند. علی (ع) در رفع ناهنجاری ها و انحراف ها، تلاش فراوانی كرد، اما به علت این كه انحراف ها به مثابه غدّه عظیمی در اسلام ریشه دوانده بودند، پس از حكومت امیرمؤمنان نیز اصلاحات كامل صورت نگرفت و پس از حكمرانی معاویه ، تمام ضدارزش ها و ضد هنجارها به عنوان هنجار اسلامی در جامعه اسلامی حكمفرماشـد.

برخی جامعه شناسان اصطلاحی به نام «هنجار فرار» را به كار می برند كه به وسیله آن اكثر جامعه در خواست ها و مطالبات خود را- كه با هنجار و ارزش رایج در جامعه در تضاد می باشد - با شكلی دیگر انجام می دهند و ضمن عدم توجه به ارزش و هنجار اصلی ، هنجاری جدید می سازند كه به آن هنجار فرار می گویند. در زمان حكومت معاویه نیز، جامعه دچار چنین انحرافی شد و نخبگان و سر سپردگان حكومت تمام رفتار ونگرش غیر عقلانی و غیر دینی خود را به صورت هنجاری عمومی عرضه می داشتند و باقرائت های جدید از دین و نیز ساختن احادیث جعلی و. . . بایدها و نبایدهای جدیدی را دركل جامعه ایجاد می كردند. چاپلوسی ، خیانت ، دروغ ، تهمت ، دزدی ، تبعیض و. . . همه وهمه به نام اسلام انجام می شد و كسی نبود كه اعتراض كند و به نقد حاكمیت در بند قدرت بپردازد. و اگر جامعه اسلامی واقعاً اهمیت امر به معروف و نهی از منكر را درك كرده و به آن توجه وافر شده بود، اصلاً گرفتار چنین انحراف و مشكل عظیمی نمی شد.

در چنین وضعیتی كه ارزش ها و ضد ارزش ها از هم تشخیص داده نشوند و كسی هم به فكر امر به معروف و نهی از منكر اساسی نباشد، - البته معدود كسانی كه اعتراض و انتقاد می كردند كشته می شدند- دعا و عبادت نیز فایده ندارد و حكومت غیر اسلامی ستمگر باقی خواهد ماند. چنان كه پیامبر اكرم (ص) فرموده اند: «لتأمرون بالمعروف ولتنهون عن المنكر او یسلطن علیكم شراركم فیدعوا خیاركم فلا یستجاب لهم ؛امر به معروف و نهی از منكر را انجام دهید كه این دو فریضه باید وجود داشته باشند وگرنه بدان بر شما مسلط می شوند، پس هر چه خوبان شما دعا كنند برای بهبود اوضاع استجابت نمی شود. »

بنابراین دین اسلام توجه زیادی به نقش مردم و مشاركت و نظارت آنها بر جامعه خودشان و حكومت شان دارد. هر فرد در برابر خداوند و جامعه اش مسئول است : (كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته ) بر همین مبنا، معتزله امر به معروف و نهی از منكر رایكی از اصول پنج گانه دین دانسته و شیعیان نیز آن را به عنوان یكی از فروع ده گانه دین می دانند.

بر همین اساس و این كه امر به معروف و نهی از منكر باید از روی صداقت ، آگاهی و بصیرت باشد، حسین (ع) به عنوان امام و پیشوای شیعیان و نیز مصلحی بزرگ كه باتمام وجود معروف و منكر را می شناخت و درك كرده بود، وظیفه خود دانست كه قیام كند و ضمن انجام امر به معروف و نهی از منكر با این مظاهر ظلم و ستم به مبارزه برخیزد. آن حضرت در این باره در وصیت نامه اشان فرموده اند:

«همانا من برای تجاوز و طغیان و خودداری از قبول حق و ایجاد ستم بیرون نشدم ، بلكه برای اصلاح امور امت جدم محمد (ص) می خواهم امر به معروف و نهی ازمنكر كنم و بر سیره و روش جدم پیامبر و پدرم علی (ص) می باشم . »

پس او مصلحی اجتماعی بود كه وقتی انحراف را در جامعه دید، قیام خویش را آغاز كرد تا به جامعه مطلوب اسلامی برسد و در احیای فرهنگ اصیل اسلامی نقش داشته باشد، در این میان از هیچ چیز نهراسید و حتی خونش را برای این كار گذاشت تا به ثمر برسد و اگر در كوتاه مدت شكست خورد. اما پیروزی واقعی را تا قرن ها بعد، نصیب مسلمانان كرد و الگوی امر به معروف و نهی از منكر واقعی را به جهانیان نشان داد.

یكی از دانشمندان اهل تسنن درباره قیام حسین (ع) چنین گفته است :

«حسین ، شهید نمونه و برجسته مجاهدین راه خدا، دید بال و پر اسلام شكسته و باطل ره را به روی او بسته است . خود را دید كه شاخ درخت نبوت و پسر آن امام شیر دلی است كه هرگز از بیم و ذلت سر به زیر نینداخت ، صدایی از اعماق درونش او را ندا می داد كه تو ای پسر پیامبر!برای رفع این شداید هستی » پس گفت هیهات من الذله و ایستادگی كرد و شهادت را برگزید.